- هماندیشی ویراستارانه ویرایش ادبیات کودک و نوجوان: مهمترین مشکل ویراستاران را عدم شناخت نسبت به زبان و ادبیات فارسی عنوان کرد. بین ویراستاری کتاب کودک و بزرگسال تفاوت زیادی وجود دارد یین ویرایش کتاب کودک و نوجوان با کتاب بزرگسال و دانشگاهی متفاوت است ولی خیلیها اینها را یکی میدانند و فکر میکنند هر ویراستاری قادر به ویراستاری کتابهای کودک و نوجوان است درحالیکه اینطور نیست. ویرایش متون کودک و نوجوان نباید به حوزه کتاب و جمله محدود شود، الان فضای مجازی و شبکههای تلویزیونی سهم بیشتری از کتاب دارند و باید برای این موارد هم تدابیری بیاندیشیم. زمانی که این مسیر را تقویت کنیم همزمان میتوانیم حوزه شبکههای مجازی را هم فعال کنیم و ما امروز باید پاسخگوی نیاز کودکان و نوجوانان در بازی های کامپیوتری و رسانهها و صدا و سیما باشیم. و تا زمانیکه این مسائل مطرح نشود ایرادهای زبانی هم ادامه مییابد.
- خانه کتاب بتواند از ویراستاران کتاب کودک حمایت کند.
- ن به عنوان یک نویسنده سعی میکنم نوشتههایم را چندین بار بخوانم و ویرایش کنم تا برای مخاطب جذابتر باشد و مطلب را ویرایش شده به ناشر تحویل دهم اما همه نویسندگان اینطور نیستند و متنشان نیاز به ویرایش دارد. ویراستار ادبیات کودک باید ویراستار ادبی هم باشد.
- از سویی ویراستاری متون ترجمه هم باید به گونهای باشد که واژهها صرفا از زبان خارجی به فارسی برگردانده نشوند بلکه فارسی سازی شوند و هویت زبان فارسی در متون ترجمه حفظ شود. البته در زمینه ویراستاری، آموزش افراد علاقهمند به ویراستاری نیز اهمیت دارد این افراد حتما باید به مقوله ادبیات کودک آشنایی داشته باشند تا بتوانند تاثیرگذار باشند. و باید بهترینهای ویراستاری مشخص شوند و تجربیاتشان منتقل شود.
- به گفته راستی، ما باید از زبانمان حتی در زمان محاوره هم لذت ببریم. زبان باید ارتباط قوی بوجود آورد چون پیام ما از طریق زبان است که منتقل میَشود. زبان از چیزهایی است که در معرض صدمه است و باید به افرادی که بدون مشکل صحبت میکنند احترام بگذاریم. کسی که در زبان مشکل بیشتری دارد در فکر کردن هم مشکل دارد.
- ساله ویرایش دچار آسیب جدی خواهد شد چون هزینه آن روی قیمت تمام شده کتاب محاسبه میشود و ویراستاری سبب بالا رفتن قیمت نهایی کتاب میشود و هزینه کتاب به گونهای میشود که مخاطب قادر به خرید کتاب نیست. باید تلاش کنیم ویراستاری را جا بیاندازیم. مهمترین مشکل ویراستاران این است که زبان و ادبیات فارسی را درست نمیشناسند.
- وقتی وارد حوزه کودکان اول دبستان میشویم میبینیم دایره واژگان کودک به جای اینکه افزایش پیدا کند، کاهش مییابد. چون بچهها در خردسالی بسیاری از کلمات را شنیدهاند و وقتی پدر و مادر کتابی را برایشان میخوانند، متوجه میشوند ولی وقتی در کلاس اول و دوم دبستان میخواهند خودشان کتابی را بخوانند دچار مشکل میشوند و با شکل نوشتاری کلماتی که بارها شنیدهاند، مشکل دارند و این مساله کار را برای ویراستاران، مشکل میکند.
- سردبیر فصلنامه نقد کتاب کودک، در ادامه به نشریات تخصصی کتابی که در زمینه نقد کتاب از سوی موسسه خانه کتاب منتشر میشود اشاره کرد و گفت: ما در فصلنامه نقد کتاب کودک و نوجوان به دنبال نقد ویراستاری کتاب کودک هستیم اما کمتر مقالاتی در این زمینه به دست ما میرسد ولی از این مقالات استقبال میکنیم و از انجمن ویرایش و درستنویسی دعوت میکنم در این زمینه با ما همکاری کند.
- وقتی از کنار کودکان در خیابان عبور میکنیم و زبان گفتاری آنها را میشنویم، میبینیم که با فاجعه گفتاری مواجهیم از نظر نوشتاری هم با فاجعه روبهروایم. مخصوصا الان که با وجود شبکههای مجازی، کودکان در معرض بمباران بیشتر ادبیات و نوشتار غلط هستند. براین اساس چگونه میتوانیم با استفاده از ادبیات فاخر، کودکی را که گویش و نوشتار اینچنینی دارد، را به سوی زبان و ادبیات فارسی بکشانیم.«وضعیت ویرایش و نشر؛ مشکلات و راهکارها» تنها 10 درصد از ناشران استان قم ویراستار دارند
- بزرگترین چالش در ویرایش ادبیات کودک و نوجوان پیدا کردن زبان مشترک است ویراستاران آثار ترجمه باید به زبان مبدا مسلط باشند بیتوجهی به ویرایش محتوایی در ویراستاری کتاب کودک. متاسفانه در کشور ما به سراغ هر ویراستاری بروید فکر میکند از پس ویرایش کتاب کودک برمیآید درحالیکه اینطور نیست، ویرایش کتاب کودک کار بسیار سختی است، علیرغم اینکه در ظاهر بسیار ساده به نظر میرسد و در ابتدا باید این نگاه عوض شود.
این ویراستار گفت: مساله بعدی این است که ما پژوهش در ویراستاری را جدی نگرفتهایم و همه ویرایش کتاب کودک را در ویرایش زبانی خلاصه کردهایم و توجهی به ویرایش محتوایی که باید از سوی افراد اگاه به نوشتن و نویسندگی صورت گیرد نکردهایم. مشکل دیگر این است که ما فکر میکنیم هرچیزی در حوزه ویرایش ادبیات کودک میدانیم کافی است و نیاز به مشورت و آگاهی بیشتر نداریم. - این پژوهشگر و ویراستار گفت: 1300 ناشر در استان قم پروانه نشر دارند اما از این تعداد 600 تا 700 ناشر فعال هستند. همچنین از 1395 تا 1397 هم 7000 عنوان کتاب در قم چاپ شده است که البته 70 تا 80 درصد آنها را کتب مذهبی تشکیل میدهند. از 225 ناشر فعال مشهد، تنها 3 ناشر، کتابهایشان را قبل از چاپ، حتماً به ویراستار میدهند. گزارش صادق یزدانی پژوهشگر، ویراستار و عضو انجمن صنفی ویراستاران درباره کم و کیف ویرایش در شهر مشهد قرائت شد که مطابق این گزارش 716 مرکز یا موسسه به عنوان ناشر در مشهد، ثبت شدهاند که از این تعداد 225 ناشر فعالیت میکنند که فعالیت آنها هم در حد انتشار یک عنوان طی یک سال است. به گفته وی، اگر تنها ناشران حرفهای و فعال مشهد را مورد بررسی قرار دهیم، به عدد 87 ناشر میرسیم که به کار ویرایش کتاب اهمیت میدهند. اما اگر سختگیرانهتر با این مسئله روبهرو شویم، باید اذعان کنیم که تنها 3 ناشر در مشهد هستند که قبل از چاپ کتابهایشان، حتماً آنها را به دست ویراستار میدهند. گزارش حمیدرضا نویدیمهر ویراستار باسابقه مشهدی قرائت شد که در آن، مشهد بعد از تهران و قم، سومین قطب کتاب کشور لقب داده شده است؛ با این وجود حتی ناشران خصوصی این شهر هم ویراستار مقیم ندارند و اغلب آنها کار ویراستاری خود را به صورت برونسپاری انجام میدهند. ویراستاری کتابهای ناشران رشت، تنها در حد صوری انجام میشود و نه محتوایی در حال حاضر 160 ناشر در کل استان گیلان فعالیت میکنند که البته از این تعداد تنها حدود 60 ناشر به طور مداوم کتاب چاپ میکنند. ناشران رشت هم در موسسات خود ویراستار مستقر ندارند و کتابهایشان را برای ویرایش برونسپاری میکنند که در نهایت هم این ویرایشها تنها در حد صوری و زبانی انجام میشود و نه محتوایی. ادهمی یکی از نهادهایی را که دارای بیشترین سهم در تولید کتاب در گیلان است، حوزه هنری این استان عنوان کرد که یک شاخه از ویرایش در آن شکل گرفته و دارای ویراستارانی آشنا با زبانهای محلی است و عمدتاً هم از اعضای هیات علمی دانشگاههای استان گیلان هستند. وی یکی از مشکلات ویرایش در حوزه زبانهای بومی و محلی را در خطه گیلان به بحث آوانویسی مرتبط دانست که به گفته او، محدودیتی هم برای آن وجود ندارد و همین مسئله موجب اختلافاتی در ویرایش آثار در این استان شده است. ضعف عمده ویراستاری در اصفهان به نبود خط ارتباطی مناسب بین ناشران برمیگردد اصفهان 500 ناشر و بیش از 100 کتابفروشی دارد و طی 2 سال گذشته حدود 300 عنوان کتاب از سوی ناشران این استان منتشر شده است. سازمان جهاد دانشگاهی فعالیتهای نسبتاً خوبی در حوزه ویرایش انجام میدهد اما ضعف عمده ویراستاری در استان اصفهان به عدم سازماندهی انتشاراتیها و نبود یک خط ارتباطی مناسب بین آنها علیرغم پتانسیل بالایی که دارند، برمیگردد. مازندران فاقد ویراستار حرفهای کتاب است 146 ناشر در 15 شهر این استان فعالیت میکنند و رغبت به تولید کتابهایی با کیفیت بالا در این استان وجود دارد. به رغم فرصتهایی مناسب که برای اشتغال در حوزه نشر و ویرایش در مازندران فراهم است، اما به دلیل نبود نیروهای حرفهای در این حوزه، رشد چندانی در این زمینه به وجود نیامده است. کرمانشاه، نه ویراستار تخصصی دارد و نه ویراستار مقیم این استان 48 ناشر دارد که 40 ناشر آنها فعالیت تقریباً مناسبی دارند اما تنها 2 ناشر فعالیتشان خیلی زیاد است که یکی از آنها انتشارات طاقبستان است؛ اولین ناشری که در سال 1372 در کرمانشاه مجوز گرفته است. توقع ناشران شهرستان لار از ویرایش، برطرف کردن اِشکالات صوری و زبانی آثار است لار دارای 2 ناشر است که هر دو هم متعلق به بخش خصوصی است. این شهرستان همچنین دارای 17 کتابفروشی است و یک روزنامه هم به نام «میلاد لارستان» در آن منتشر میشود.به گفته وی، تنها حدود 10 درصد از ناشران استان قم ویراستار دارند که عمده کارشان هم تنها محدود به ویرایش زبانی و صوری میشود و ورود جدی به حوزه ویرایش محتوایی ندارند.
- فقدانِ سجاوندی درست از موارد دیگر است. حذف یای اضافه از موارد رسم الخطیست که خوانش را برای خواننده دشوار میسازد («خانه ما» به جای «خانهی ما»). باید به ناشران محترم هشدار داده شود که کتابهای تحت چاپ خود را حتماً ویراستاری جّدی کنند، چون چنین اشتباهاتی سَهوی از سوی نویسنده طبیعیست و آنها باید در انتشارِ متنِ سالم بکوشند.
- پیمان شوقی در پایان گفت: اگر ما آسیبشناسی کنیم میبینیم مشکل ما مترجمان جدید هستند که با علاقه وارد میشوند اما آن احاطه زبان مبدا و مقصد و بر موضوع را ندارند. به عنوان مثال یک کتاب سینمایی منتشر شده است که اسامی افراد یا فیلمهای معروف به درستی در آن ذکر نشده است و در اینجا باید به کار ناشران هم اشاره کرد که کم کاری میکنند. ناشران باید ویراستاری که تسلطی به حوزه سینما دارد را انتخاب کنند تا این مشکلات مرتفع شود. وی مثالی هم در این زمینه بیان کرد.
- در تبصره 7 بیان شده است که ویراستارانی که بیش از 50 درصد در شکلدهی محتوا نقش داشتهاند اهل قلم محسوب میشوند.
باید به این نکته توجه کرد که این تبصره نباید مشمول آثار ترجمهای شود. زیرا اثر ترجمهای که بیش از 30 درصد ویرایش داشته باشد نه تنها نیازمند ترجمه مجدد است، بلکه مترجم آن صلاحیت اهل قلم بودن را ندارد. - شاهد سیر سعودی ترجمه ادبیات عرب هستیمکه بعضا متاسفانه بدون ویراستاری و نمونهخوانی به بازار کتاب عرضه میشوند و گاهی اوقات ترجمه را دچار آسیب میکنند.
- برای اعمال ممیزی و بررسیِ زبانیِ آثار و منشورات نهادهای فرهنگی حکومتی باید متخصصان و ویراستاران کارآزموده، مراقب درستی زبان فارسی در آنها باشند. در صداوسیما هرچه برنامهای پرمخاطبتر باشد، باید در قبال زبان فارسی مسئولتر و سنجیدهکارتر باشد. مجریان بیسواد پرمدعا نباید زبان مردم را تخریب کنند. خبرگزاریهای پرمخاطب کشور قبل از نشر هر خبر باید آن را به ویراستاران آزموده بسپارند تا اخبار با زبان فارسیِ درست و پاکیزه پراکنده شود. فیلمها و سریالها معمولاً مشاور مذهبی و حقوقی و انتظامی دارد اما مشاور زبانی و ادبی ندارد. در برنامههای ادبی رادیو و تلویزیون اشعار بزرگان زبان فارسی غلط خوانده میشود. در زیرنویسهای برنامههای پربینند? صداوسیما زبان فارسی گفتاری به کار میرود. گزارشگران فوتبال اسرافکارانه لغات و اصطلاحات فرنگی به کار میبرند. زبان روزنامهها نابسامان است. در فضای مجازی که وضع آشفتهتر است. این ناسازیها و بیاندامیها را باید ویراستاران بصیر ببینند و تذکر دهند و رفع کنند.
- نهادهای فرهنگی حکومتی و رسانههای دولتی ابزار کارآمد دفاع از زبان فارسی هستند یا فیالواقع از آنها انتظار میرود ابزار کارساز ترویج و تقویت زبان فارسی باشند لاجرم باید هرچه زودتر مجهز شوند به حضور ویراستاران بادانش و آموزشدیده و آزمونپسداده.
ویراستار باید جزء جدانشدنی و سازمانی این دستگاهها و رسانهها باشد. درنتیجه باید هرچه زودتر ویراستار کاربلد تربیت شود. گروههای ادبیات فارسی دانشگاهها و فرهنگستان زبان و ادب فارسی و آموزشگاههای خصوصی معتبر باید برای نهادهای دولتی ویراستار تربیت کنند. در مملکت پول هست و اینهمه دانشجو و فارغالتحصیل درسخوانده کوشای جوینده کار هست. چرا از این توانایی بالقوه برای این موضوع مهم استفاده نشود؟ از بذل مال و عمر برای زبان فارسیِ نباید دریغ داشت. بنابه قاعد? الاهم فالاهم هزینهکرد برای زبان فارسی مقدّم است بر اعم اغلب هزینههای فرهنگی. - از حافظ غزل زیادی نداریم. برداشت این است که حافظ شعرهای خودش را چندین بار ویرایش میکرد. دقت نظر در فرم و تسلط بر محتوا موجب شد که تقریبا رفیعترین قله شعر را در زمان او داشته باشیم. ما سالهاست که با دیوان حافظ فال میگیریم و به دلیل تفاسیر متنوع از اشعار، همه آدمها دور حافظ جمع میشوند.
- رابطه میان نماینده ادبی و ویراستاران بخشی از صنعت نشر است که یکی از دورافتادهترینها از منظر عموم، و با این حال یکی از مهمترین نیروهای پیشران در انتشار یک اثر است. هدف نمایندگان ساخت فهرستی از ویراستاران است که سلیقه آنها برایشان آشناست و میدانند برای یک پروژه خاص به کدامیک مراجعه کنند. ویراستاران نیز بهطور طبیعی از این فرآیند سود میبرند زیرا مطمئن هستند که نمایندهها کارهای جدید و هیجانانگیزی برایشان به ارمغان میآورند. باربارا میگوید: «انتخاب یک ویراستار مناسب و روش مناسب برای تبلیغ یک کتاب برای من بسیار مهم و سرنوشتساز است.»
- اما همه اینها در سمت ویراستار چطور اتفاق میافتد؟ سالی کیم، معاون و سرویراستار پاتنم از مجموعه انتشارات گروه پنگوئن میگوید: «یک نماینده زمینه مناسب برای تبلیغ را فراهم میآورد و مشخص میکند که آن اثر احتمالا چه نوع از خوانندگان را جذب میکند.»
- هر دو گروه نمایندهها و ویراستاران تعداد قابلتوجهی نسخه دستنویس دریافت میکنند. کیم زمانی را به یاد میآورد که بعد از تماس یک نماینده، یک جعبه روی میز قرار میگرفت. اما افزایش تعداد نمایندههای ادبی، به اضافه این واقعیت که حالا فرستادن آثار تنها با یک ایمیل و لمس یک کلید امکانپذیر است، باعث شده که تعداد کتابها در طول سالها به شدت افزایش پیدا کند. برای کیم دریافت روزانه چهار تا هشت نسخه غیرمعمول نیست.
- ویراستاران چگونه از دریای آثار باکیفیت عبور میکنند؟ این موضوع با دانستن سلیقه شخصی فرد آغاز میشود. کیم میگوید: «من معمولا خیلی سریع میفهمم که دوست دارم به خواندن یک اثر ادامه بدهم یا نه. داستان بسیار شخصی است. درنتیجه اگر فوری با آن ارتباط برقرار نکنم، کتابی نیست که بتوانم تا دو سال آینده کار با نویسنده آن موفق شوم. در این صورت منصفانه این است که کنار بکشم تا ویراستار دیگری آن را انتخاب کند. از آنسو اگر یک متن مرا وادار کند تا نیمههای شب بیدار بمانم، نشانه این است که باید آن را قبول کنم.»
- در عین حال، نویسنده به دنبال ویراستاری است که دیدگاه خود را به اشتراک بگذارد و در مورد داستانی که میخواهد بگوید به اندازه او پرشور باشد. کورین سالیوان، نویسنده رمان «مبتذل» میگوید: «ویراستاری یک فرآیند طولانی و خستهکننده است و درنتیجه شما به ویراستاری نیاز دارید که تنها نوشته شما را دوست نداشته باشد، بلکه با داستان، کاراکترها و خود شما ارتباط برقرار کند. کسی که میداند چطور داستان شما را بهبود ببخشد، به نحوی که با هدف من در یک راستا باشد. شاید شنیدن این جمله که «داستانات عالی نیست» دردناک باشد اما ویراستارِ خوب به شما کمک میکند که نوشتهتان به پتانسیل کامل خود دست یابد.»
- آنطور که کیم توصیف میکند، فرآیند ویرایش از سطح درشت به ریز حرکت میکند، به این معنی که ابتدا به دید کلی کتاب و بعد در نهایت به ویرایش خط به خط میپردازد. اینهورن میگوید: «برخی نویسندهها به رفت و برگشتهای زیادی نیاز دارند، و بعضی تنها به یک بار صحبت. در جهان ایدهآل، کاری که یک ویراستار میکند برای هیچکس غیر از نویسنده جلب توجه نمیکند. کار ما باید یک کتاب را بهتر کند اما در نهایت این تماما کار نویسنده است.»
- با اینکه این ممکن است پایان راه به نظر برسد، کیم معتقد است که این در واقع آغاز سفر یک کتاب است. اینهورن میگوید: «مردم تصور میکنند یک ویراستار تمام روز را در دفترش نشسته و میخواند. خندهدار است. ویراستاران تقریبا تمام اوقات غیر از زمانی که در دفتر خود هستند در حال ویرایشاند. وقتی در محل کار هستند با مولفههای دیگر انتشار یک کتاب موفق سروکار دارند –بازاریابی، تبلیغات، طراحی جلد، طراحی داخلی، قراردادها و ... و یک ویراستار تنها یک شخص در تیم نشر است که به بیرون آمدن یک کتاب در دنیا کمک میکند.»
- ویراستار علمی: نخست آنکه ویراستار علمی باید به نثر شیوا و روان مأنوس و آشنا باشد. دوم باید با دانش آن متن علمی که ویرایش میکند تا حد بسندهای آشنا و مسلط باشد. ویرایش کردن تنها جاگذاری یا جابهجایی چند ویرگول (،) یا انجام چند نقطهگذاری نیست. بیتردید ویراستار باید با مؤلف یا مترجم اثر هماهنگی داشته باشد و خودسرانه یا به دلخواه ناشر یا احیاناً برای رعایت برخی خط قرمزها، نباید بر اساس آنچه را سلیقهاش میپسندد و شرایط اقتضا میکند متن را تغییر دهد، بلکه باید با نوعی مشورت با صاحباثر کار خود را انجام دهد.هرچند ویراستار باید نوعی استقلال کار داشته باشد چون قطعاً برای ویرایش خود دلیلهایی دارد. حال اینکه به چه کسی بگوییم ویراستار علمی -چون این حرفه هنوز در فرهنگ نشر ما جای خود را به درستی باز نکرده است- مشکل است.
-
ویراستار ادبی نجاتدهنده قصههای معیوب است.
-
مجید راستی در دومین نشست تخصصی «ویرایش ادبیات کودک و نوجوان» با یبان اینکه حال زبان فارسی خوب نیست، بهترین شکل ویراستاری ادبیات کودک را ویرایش ادبی عنوان کرد و گفت: ویراستار ادبی نجات دهنده قصههای معیوب است.
- در ابتدا دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی، در این مراسم به مشکلات و دغدغههای حوزه ویراستاری اشاره کرد و گفت: هنوز مجموعهای نداریم که در حوزه زبان فارسی مطالبهگر و مدعیالعموم باشد. نهادهای دولتی کم و بیش وظایف خودشان را انجام میدهند اما مطالبهگری اتفاق نمیافتد.
- مهدی صالحی، با بیان اینکه یکی از جاهایی که باید مطالبهگری در آن صورت گیرد ویرایش کتابهای کودک و نوجوان است، افزود: ما باید اوضاع موجود را بررسی کرده و در مقابل خرابیها صبوری نکنیم و تلاش کنیم انجمنی ایجاد کنیم و برای زبان فارسی مطالبه داشته باشیم.
- این ویراستار افزود: در این راستا انجمن ویرایش و درستنویسی درحال ایجاد پویشهای مردمی برای مطالبهگری در حوزه زبان فارسی است. مثلا در حوزه زبان و ادبیات کودک و نوجوان ما میتوانیم از نهادهای مربوطه مانند صدا و سیما، آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینه زبانی که با کودکان صحبت میکنند، کتابهایی که تبلیغ میکنند و مجوزی که به آثار کودک و نوجوان میدهند، مطالبهگری کنیم.
وی با بیان اینکه امروزه اغلب بچهها در مهدکودکها یا دبستان، ترانههای غیرمجاز را حفظ میکنند و میخوانند، افزود: این درحالی است که اغلب موسیقیهای مجاز و غیرمجاز امروزی از نظر ابتذال زبانی و موسیقیایی از هم سبقت میگیرند و ما باید نقدهای منسجم داشته باشم.
صالحی گفت: تا بهحال هیچ اتفاقی درمقابل ایرادهای ویرایشی کتابهای درسی و کتابهای ادبیات کودک و نوجوان رخ نداده است. ما در این زمینه نقد منسجم نداریم. همه نقدها جسته و گریخته است. باید کاری کنیم نقدها منسجم باشد و کمک کنیم محصولی تولید شود که از نظر زبانی بتوانیم از آن دفاع کنیم. -
تدوین شیوهنامه جدید ویرایش ادبیات کودک
حسن اسماعیلی طاهری، از پژوهشگران حوزه کودک و نوجوان، سخنران بعدی این نشست بود. وی با بیان اینکه آثاری که تا به حال در زمینه ویرایش ادبیات کودک تولید شده، پراکنده بوده، گفت: ما میخواهیم شیوهنامه مدونی برای ویرایش ادبیات کودک درنظر بگیریم تا پدیدآورندگان ادبیات کودک بتوانند به آن مراجعه کنند. برای این کار ابتدا باید شیوهنامههای موجود را بررسی کنیم و شیوهنامه آکادمیک و علمی اولیهای را تهیه کرده و برای بازبینی در اختیار صاحبنظران قرار دهیم تا در نهایت شیوهنامه قابل قبولی را تدوین کنیم که اغلب صاحبنظران روی آن اتفاق نظر داشته باشند. -
ویرایش مطالب منتشر شده در کتابها از اهمیت خاصی برخوردار است چراکه اگر ایراد ویرایشی در متن وجود داشته باشد، سبب آموزش اشتباه به مخاطب، مخصوصا کودکانی میشود که درحال آموزش، یادگیری و الگوبرداری هستند.
در این راستا کارگروه ویرایش ادبیات کودک و نوجوان انجمن ویرایش و درستنویسی، کارگاههایی را در راستای ویرایش ادبیات کودک و نوجوان برگزار میکند تا دستاندرکاران این حوزه با دانش بیشتری به این مهم بپردازند.
تا به حال یک نشست در این زمینه برگزار شده و دومین نشست تخصصی «ویرایش ادبیات کودک و نوجوان» نیز یکشنبه (26 خرداد 1398) در موسسه خانه کتاب برگزار میشود.
در این نشست، با محوریت «بررسی شیوهنامههای موجود» موضوع ویرایش کتاب خردسال، از سوی مجید راستی، نویسنده باسابقه ادبیات کودک و نوجوان مورد بررسی قرار میگیرد.
مجید راستی (متولد 1335) نویسنده و مترجم کتابهای کودک و نوجوان، دارای مدرک کارشناسی زبان انگلیسی است. وی فعالیت خود را از مجله کیهان بچهها در دهه 60 آغاز کرد. از جمله کتابهای منتشر شده او میتوان به مجموعه «قصههای بیبی و بابا»، «یک تکه آسمان به من بده»، «این سر دنیا، آن سر دنیا»، «موش شو، بگیرمت» و «پسر کوچولویی به اسم قوره» اشاره کرد. «این سر دنیا، آن سر دنیا» یکی از کتابهای موفق این نویسنده است که در چهاردهمین جشنواره کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان اثر شایسته تقدیر شناخته شد.
علاقهمندان برای حضور در این نشست میتوانند ساعت 17 یکشنبه (26 خرداد 1398) به سرای کتاب موسسه خانه کتاب مراجعه کنند.
اسماعیلی طاهری در ادامه به ارائه توضیحاتی درباره ایرج جهانشاهی، آموزگار، نویسنده، مترجم و ویراستار ادبیات کودکان و نوجوانان، پرداخت و با قرائت بخشهایی از شیوهنامه او به بررسی و نظرسنجی درباره آن پرداخت. -
سیدعلی کاشفی خوانساری نیز در این نشست درباره شیوهنامه جهانشاهی گفت: درزمینه ویراستاری متون مربوط به حوزه کودک و نوجوان، منابع زیادی نداریم. قبل از اینکه ایرج جهانشاهی این شیوهنامه را بنویسد، نادر ابراهیمی برای نخستین بار فارسینویسی را برای کودکان مطرح کرد. اما به صورت تخصصی در زمینه ویراستاری برای کودکان صحبت نشده است. مثلا در سالهای اخیر مریم جلالی، کتابی را در این زمینه منتشر کرده است. براین اساس میتوانیم بگوییم منابع اندکی داریم و آنچه که جهانشاهی در شیوهنامهاش آورده شامل مبانی و مباحث عملی و اجرایی است که ارزشمند است.
-
مجید راستی، نویسنده کودک و نوجوان، نیز در بخش دیگری از این نشست بیان کرد: جهانشاهی یکی از مهمترین افراد در ادبیات کودک و نوجوان است و قدمهایی برداشته که در زمان خودش خیلی تاثیرگذار و مهم بوده است. معمولا تجربیات و آموختهها دست به دست هم میدهند تا در هر زمانی پایگاهی برای ادبیات کودک ایجاد شود، همانگونه که جهانشاهی در زمان خودش این کار را انجام داد.
-
نویسنده «این سر دنیا، آن سر دنیا» در ادامه بیان کرد: اگر امروز بخواهیم نوشتههای جهانشاهی را بررسی کنیم شاید ضعفهایی دیده شود که امروزه بتوان آنها را برطرف کرد و متن جدیدی تولید کرد. اما این متن هم 50 سال پیش دارای ضعفهای مختلفی خواهد بود. مثلا جای تخیل در بخشهایی از متنی که خوانده شد خالی است درحالیکه به نظر من دو اصل زبان و تخیل هستند که ادبیات کودک را از بزرگسال تفکیک میکند.
-
حال زبان فارسی خوب نیست
این نویسنده با بیان اینکه حال زبان فارسی خوب نیست، گفت: دانسته و ندانسته بلاهای زیادی از سوی نهادهای مختلف بر سر زبان فارسی آمده است مثلا صدا و سیما که یکی از پایگاههای زبانی ماست، و ترویج عمومی انجام میدهد، معیوب است.
وی در ادامه بیان کرد: توجه به حوزه زبانی در ادبیات کودک یکی از ویژگیهای لازمی است که باید وجود داشته باشد و ویراستار میتواند کمک کند این زبان سالمتر باشد. اما ویراستاری میتواند این کار را انجام دهد که ادبیات کودک را بشناسد نه اینکه فقط متخصص ویراستاری باشد. ویراستار کودک قبل از ویراستار کودک بودن باید با ادبیات کودک آشنا باشد چون فقط بخشی از ادبیات کودک به زبان برمیگردد و بخش دیگر آن مضمون و ساختار است. -
ویراستار ادبی نجات دهنده قصههای معیوب است
خالق «ماجراهای فندق و پسته» بهترین شکل ویراستاری را ویرایش ادبی عنوان کرد و گفت: در ویرایش ادبی، ویراستار هم ساختار ادبی را اصلاح میکند و هم زبان را. کار بر روی زبان، شکل جزئی ویراستاری است و شکل کلی آن ویرایش ادبی است و میتوان گفت که ویراستار ادبی نجات دهنده یک قصه معیوب است.
وی یادآور شد: یکی از نکاتی که ادبیات کودک امروز در کنار تخیل و فانتزی که از واجبات قصه کودک است، نگاهی است که نویسنده میتواند به قصه و نوشتهاش داشته باشد. نگاه همگرا و واگرا در این زمینه اهمیت زیادی دارد. اگر واگاریی را دنبال کنیم پرسشهایی طرح میکنیم که بچه را به فکر کردن وادار کند. اگر قصههایی که مینویسیم به بچهها کمک کند با این نگاه بزرگ شوند، خودشان آیندهشان را خواهند ساخت و روحیه پرسشگری و مطالبهگری در سایه این واگرایی اتفاق میافتد. اما اگر از نوع همگرا باشد آینده را دیگران باید برایشان بسازند.
به گفته راستی، ویراستار خوب کسی است که حوزه کاریاش را خوب بشناسد. ویراستار هم مثل نویسنده هرقدر بتواند به ایجاز کار کمک کند و از جملات کوتاهتر استفاده کند، کیفیت کار افزایش مییابد. -
آثار ارسالی به بیست و هفتمین دوره جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران باید از ابتکار و خلاقیت در ارائه بینش اسلامی، تحقیقات و مطالعات ایرانی برخوردار و دارای ویژگی بهره مندی از ارزش های فرهنگی بسیار درخور توجه و منطبق با معیارهای تحقیقی، پژوهشی و استناد به منابع معتبر و علمی باشند.
تناسب حجم کتاب با محتوا، فصلبندی موضوع ها، رعایت هماهنگی فصل ها و یکدستی مطالب، ذکر فهارس فنی، اهتمام به ویراستاری، آرایه مناسب کتاب و نداشتن اغلاط چاپی، رعایت معیارهای اساسی ترجمه در کتاب های ترجمه شده و رعایت آداب و قواعد تصحیح انتقادی متون به همراه توضیحات و حواشی لازم و ارائه نسخ بدل به حد کافی در کتاب های تصحیح شده از دیگر ویژگی های آثار ارسالی است. -
نشست نقد و بررسی کتاب «له و علیه ویرایش»، اثر سایه اقتصادنیا برگزار میشود. در این برنامه، احمد سمیعی گیلانی، علی صلحجو، سیروس علینژاد، هومن عباسپور و سایه اقتصادینیا حضور مییابند و به ایراد سخن خواهند پرداخت.
قلم
- سعی در استفاده حداکثری از جایگزینهای فارسی اصطلاحات انگلیسی متداول، رعایت شود.
آثار در سه بخش ادبی بررسی شدند.
رضایی درباره تعداد برگزیدگان نهایی نیز توضیح داد: از این تعداد در مجموع 5 برگزیده خواهیم داشت که شامل دو برگزیده در حوزه کودک و نوجوان، 2 برگزیده در حوزه رمان و داستان و یک برگزیده در حوزه روایت و تاریخ شفاهی انقلاب خواهند بود. این آثار در مراسم اختتامیه که ساعت 17 یکشنبه 3 شهریور 1398 در حوزه هنری برگزار میشود، تجلیل خواهند شد.
دبیر جایزه ادبی شهید اندرزگو در ادامه به آثار راهیافته به مرحله نهایی بخش روایت و تاریخ شفاهی انقلاب اشاره کرد و گفت: بعد از بررسی داوران، آثار «1318» اثر علیاحمد محرابی از مرکز اسناد انقلاب اسلامی، «پل پیروزی سرزمین قحطی» اثر محمدقلی مجد از مرکز مطالعات و پژوهشهای سیاسی و «یادداشتهای یک روزنامهنگار» اثر موسی حقانی از موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در این بخش به مرحله نهایی راه یافتند.
جنگ امروز، جریان روایتهاست
میثم نیلی، نیز در این نشست به چگونگی شکلگیری نخستین دوره جایزه ادبی اندرزگو اشاره کرد و گفت: این جایزه حدود 3 سال پیش طی فرایندی با دغدغه مقابله و مبارزه با جریان رسانهای تطهیر پهلوی در مجمع ناشران انقلاب اسلامی پایهگذاری شد و امسال تقریبا به نقطه آغازین رسمی خود رسیده است. ما حدودا سه سال کار در مجمع ناشران انقلاب اسلامی و همچنین مراکز، موسسات و تشکلهای فرهنگی مرتبط با هدف مذکور آن را دنبال کردیم و فعالیتهای صورتگرفته را به عنوان مقدمهای برای تشکیل این زمینه موضوعی در نظر گرفتیم.
تأسیس جایزه ادبی جدید، تزریق انگیزه برای تولید بیشتر و ارتقای کمی و کیفی آثار است.
دو هزار جلد از هر اثر برگزیده برای حمایت، خریده میشود
- در چند سال اخیر، ادبیات داستانی ما تحت تاثیر قرار گرفته است و به نظر میرسد یک شمشیر دولبه است. از طرفی فضای جدیدی را به روی ادبیات داستانی باز میکند و از سوی دیگر ممکن است آسیبهایی را در پی داشته باشد. یکی از این صدمات وارده نشت خطاهای فضای مجازی به فضای مکتوب است. این قبیل خطاها در آثار ترجمه وارد شده و در تالیفها نیز دیده میشود. مخاطب از ناشران، مترجمهای مشهور و کتابهایی که نام ویراستار در شناسنامه آن آمده توقع ندارد این نوع اشتباهات تکرار شود اما چنین خطاهایی فراگیر شده است.
- کتابهای عامه پسند که به تیراژهای بالا میرسد، ایرادهای زبان فارسیِ بسیار و خطاهای داستانی، املایی و نگارشی دارند.
- عدهای از نویسندگان تفاوت بین داستان، قصه، رمان و داستان بلند را نمیدانند؛ اما ادعای نویسنده بودن دارند و یک ویراستار باید با چنین افرادی، کار را پیش ببرد.
- ویراستاری یک اثر را میتوان به کسی سپرد که هم ویراستاری را خوب بشناسد و هم ادبیات و داستان بداند، درواقع بوی داستان و ویرایش در جانش نشسته باشد.
- تیپ ها و شخصیت ها به خوبی معرفی شوند.
- شخصیت اصلی نقش آفرینی بیشتری داشته باشد و داستان را رهبری کند.
- بار اصلی داستان به دوش شخصیت اصلی باشد.
- مباحث و موضوعاتی که برای داستان انتخاب می شود با تجربه مردم، سازگار باشد.
- در بعض موارد، ویراستار متوجه برخی اشتباهات در کتاب میشود؛ اما به لحاظ تکنیکهای داستانی اجازه ندارد آن را حذف کند. مثال: در ویرایش، کمترین و سطحیترین کار ویراستار اصلاح غلط املایی است. در داستاننویسی زاویهدیدی داریم به اسم زاویهدید نامهنگاری. در این زاویهدید، قسمتی از داستان در نام? شخصیت داستانی پیش میرود. حالا در نظر بگیرید در داستان در جایی که زاویهدیدش نامهنگاری است، بهجای «طاقت» نوشته باشند «طاغت»! اینجا ویراستار نباید غلط املایی را برطرف کند؛ چون همین غلط املایی بخشی از شخصیتپردازی محسوب میشود و بیان میکند که سواد این شخصیت در این حد است.
-
جای خالی ویراستاران در نشر علمی کشور، علت اصلی کتابهای رها شده در کتابخانهها است. قطعا توانمندی یک ویراستار در کتابها تنها در مهارت ویرایش ادبی نیست، بلکه باید اطلاعات وسیعتری از موضوع حتی نسبت به نویسنده اصلی کتاب داشته باشد. سیاری از مخاطبان و کتابدوستان علمی معتقدند؛ بارها کتابهایی با عناوین جذاب و ماهیت علمی فراگیر را تهیه کردهاند اما نتوانستهاند تا انتها با نویسنده و کتاب همراه باشند؛ در نهایت این آثار تبدیل میشوند به کتابهایی رها شده. همواره ویراستاری نقش و نگار محتوای یک کتاب محسوب میشود. یک محتوای علمی هر چقدر هم که ماهیت جذاب و خواندنی داشته باشد، اگر ویراستار دستی بر آن نکشد و سیر تا پیازش را زیر و رو نکند، فهم محتوای خام برای خواننده به ویژه افرادی که اطلاعات آکادمیک هم در آن زمینه خاص ندارند، دشوار خواهد بود و کتاب تنها در گوشهای یک کتابخانه خاک میخورد.
-
کمتر کسی در دنیای دانش یافت میشود که علم و ادبیات را در تالیفاتش با هم به کار گیرد؛ به همین دلیل وجود یک ویراستار مسلط را در کتابهای دانش عمومی لازم میدانند. شاید علت این امر که اغلب کتابهای علمی در سراسر دنیا جزو پرفروشها میشوند، همواره جایگاه ویژهای است که ویراستاران در محتوای این کتابها دارند. اگر نگاهی گذرا هم به کتابهای علمی منتشر شده از ناشرانی چون اشپرینگر یا پیرسون بیاندازیم کاملا به اهمیت این موضوع پی خواهیم برد؛ قطعا ویراستاری و ویراستار کتاب برای این ناشران جاگاه خاصی دارد.
-
بعد از کش و قوسهای فراوانی که ناشران متحمل شدند، آنها تلاش میکنند محتوایی که به فروش برود را روانه بازار کتاب کنند. قطعا توجه بیشتری به صرفه اقتصادی هر کتاب خواهند داشت و این باعث میشود از مترجمان و ویراستاران توانمندتری در کتابها بهره ببرند.
-
نقش ویراستار علمی برای چنین کتابهایی بسیار مهم است. در مورد ویراستاری آثار تالیفی باید بگویم، چون در ایران تألیف کتاب علمی بسیار کم صورت میگیرد، نقش ویراستار نیز بسیار کمرنگ است، به این دلیل نیز ناشران به نقش ویراستار توجهی نمیکنند. اخیرا که چاپ کتاب بسیار پرهزینه و محدود شده است، برخی ناشران کتابهای علمی که میدانند چنین کتابهایی مخاطبان خاص خودشان را دارند برای پاسخگویی به سلیقه مشکلپسند مخاطبانش به ویراستاری چنین کتابهایی روی آوردهاند و نقش ویراستار را مهم دیدهاند.
-
اما شاید نقش ویراستار در ترجمه کتابهای علمی بارزتر باشد. متن اصلی کتاب در زبان مبدأ، که عمدتا انگلیسی است ویراستار باید ترجمه را با متن اصلی به دقت مطابقت کند که مطلبی از قلم مترجم نیفتد یا به اشتباه ترجمه نشده باشد. به دیگر سخن، مترجم امانت را در ترجمه کتاب رعایت کرده باشد، همراه با آن، ویراستار باید به ویرایش ادبی ترجمه نیز بپردازد که ترجمه شیوا و روانی به دست خواننده برسد
- ویراستاری در ادبیات کودک و نوجوان، «مسیری دشوار و ضروری».
- احمد سمیعی گیلانی پدر ویراستاری ایران در رشت زندگی میکند. احمد سمیعی گیلانی که پدر ویرایش در ایران لقب گرفته و مترجمی استاد و نویسنده ای چیره دست است، زاده سال1298 بوده و همواره در راه تجلی ادبیات فارسی دست پایمردی بلند کرده و از بزرگان نسلی است که محضر استادانی چون علامه بدیعالزمان فروزانفر را درک کرده است.
- ناجیان نبود ویراستاری را یکی دیگر از نشانههای کتابسازی خواند.
- نقش سرویراستار کتاب کودک: کودکان از جمله حساسترین اقشار جامعه هستند که باید در رفتار با آنها و تهیه لوازم مورد نیازشان دقت فراوانی داشته باشیم. براین اساس نمیتوانیم هرکتابی را برای آنها خریداری کنیم و توجه به کیفیت کتاب از نظر ظاهری، فیزیکی و محتوایی از اهمیت خاصی برخوردار است. اما چه کسی کیفیت کتابهایی که منتشر میشوند را بررسی میکنند؟ در این میان کارشناسان نشر و سرویراستاران نقش تعیین کنندهای دارند. اما آیا در کشور ما ناشران در انتشار کتابهای کودک و نوجوان از کارشناسان نشر و ویراستاران بهره میبرند؟ سرویراستاری درباره کتابهایی که ناشران میخواهند در طول سال منتشر کنند، سیاستگذاری لازم را انجام میدهد. مثلا درباره تعداد کتابها، انتخاب کتابهایی که باید ترجمه شود و سفارش آنها به مترجمان، انتخاب اثر از بین کتابهایی که به دستمان میرسد و تحویل آنها به کارشناسان و جمعآوری نظرات کارشناسان. در حوزه تالیف مشکلات ما بسیار بزرگتر است. ما نیاز به سیاستگذاریهای کلان داریم تا این مشکلات حل شود و در این زمینه آموزش و پرورش نقش عمدهای دارد. سرویراستار کتاب را میخواند، سپس کتاب را قبول یا رد یا تأیید مشروط میکند؛ یعنی گاهی وقتی میبیند رمانی بعد از بازنویسی قابلیت چاپ در نشر را دارد کار را برای بازنگری به نویسنده میدهد.
- ضرورت ویرایش زبانی در فرآیند تولید کتاب گویا
در فرآیند تولید کتاب صوتی و آینده نشر گویا چند موضوع مهم است که باید در نظر گرفته شود؛ یکی از آنها تغییراتی است که در شکل انتقال اطلاعات به وجود میآید. کسی نمیداند شاید در 10 سال آینده، نویسندههایی داشته باشیم که کتابشان را به جای نوشتن، بگویند؛ یعنی جای اینکه ساعتها زمان بگذارند برای نوشتن یک کتاب، ضبط صوت را روشن کنند و کتابشان را بهصورت صوتی تولید کنند. - گاهی متن مملو از کلماتی است که ساده و صمیمی نوشتن نیست و اشتباه است؟ بلاتکلیفی بین محاوره و معیار است. مثال: > این جا «آشغالدونی» است > نظر تو دربارهاش «چیه» > عقلت را به کار «بنداز».
- در محاورهنویسی یه بحثی داریم بهنام #واوضمه که فرق بین واو عطف و واو بدل از رای مفعولی رو میگه. مثلاً واو بین «بارون و گیتار» در ترانهی #پاییز_سال_بعد واو عطفه، یعنی نقش دستوری هر دو کلمه یکیه. آقای #رستاک_حلاج عزیز، کتاب پاییز سال بعدتون نیاز به ویرایش اساسی داره. ولی واو در مصرع «من هر شبو تا صبح بیدارم» جانشین «را» شده، یعنی اگه قرار بود این مصرع رو به صورت معیار بنویسید اینطور میشد: «من هر شب را تا صبح بیدارم.» (البته این جمله به «را» نیاز نداره.) برای اینکه اشتباه در خوانش پیش نیاد، واو بدل از را به کلمهی قبل چسبیده میشه. قسمتهایی که زیرشون خط سبز کشیدهایم واژههاییه که واو در نقش درستش بهکار رفته و خطهای قرمز اشتباهند. ناگفته نمونه که ما فقط سه ترانه رو در نظر گرفتهایم.
- متن نوشتاری، با چشم خوانده میشود و گاهی ممکن است یک پاراگراف 100 کلمهای یک پارچه وجود داشته باشد که در صورت صوتی شدن، مخاطب را گیج کند. مخاطب در مواجهه با متن نوشتاری میتواند با یک پرش چشم، به پاراگرافهای دیگر ارجاع بزند و به یاد بیاورد که داستان از چه قرار است اما در متن شنیداری، چنین امکانی برای مخاطب نیست و باید جملات به گونهای ویرایش شوند که مخاطب گیج نشود.
- در بسیاری از مواقع، وقتی یک کتاب چاپی میخواهد به کتاب گویا تبدیل شود، باید زبان داستان نیز تغییر کند. نکته بعد این است که وقتی با یک متن دیداری مواجه هستیم، ممکن است دستاندازهای ویرایشی آن به چشم نیاید اما در کتاب گویا، این موضوع کاملا مشهود است و اگر ویرایش مناسبی روی زبان اثر صورت نگیرد، کتاب گویای خوبی نمیشود.
- ویراستاری کتاب مخصوصا در بخش خردسال و کودک خیلی مهم است؛ چون در این کتابها باید از دایره واژگان خردسال و کودک استفاده شود و در عین حال که برای کودکان جذاب باشد قابل فهم باشد. اما در غالب اوقات ویرایش محتوایی انجام نمیشود از سویی در کتابهای ترجمه هم بسیاری از مترجمان با دایره واژگان کودکان و خردسالان آشنایی ندارند و ناشران هم توجهی به ویراستاری محتوایی آثار ندارند. ویراستاری هم که انجام میشود ویراستاری فنی است اما ویرایش بحث مفصلی دارد که اسم کتاب و محتوای کتاب را در برمیگیرد اما در اغلب موارد فقط ویراست فنی انجام میشود تا ویرایش محتوایی. در حالی که ویراستاری نقش مهمی در حوزه کودک و نوجوان دارد که بچهها در حال یادگیری هستند. هر نشری روی انتخاب ویراستار باید دقت بیشتری از انتخاب نویسنده و مترجمش داشته باشند.
- فرهادیان با اشاره به الزام وجود ویراستار علمی در بحث انتشار متون علمی برای عموم مردم گفت: نمیتوان به طور قطع گفت که ویراستاری علمی باید در نشر علمی وجود داشته باشد و هر کتابی نیازمند ویراستار علمی است. قطعا وجود فیلترهای بیشتر برای کتابهای ترجمه باعث میشود اثر خوبی از آب دربیاید. اینکه کتابی پس از ترجمه کامل توسط فردی که دانش کافی در آن زمینه خاص دارد و از طرفی هم ویراستار علمی است میتواند متن منسجمتر و استانداردتری شود. در این شرایط فردی که به عنوان ویراستار علمی وارد عمل میشود باید از مترجم دانش بیشتری داشته باشد، در غیر این صورت اتفاق خاصی نمیافتد یا با دخالتهای ناآگاهانه اشتباهاتی در متن وارد میشود. فرهادیان ادامه داد: شاید بیشتر از یک ویراستار علمی نیازمند فردی هستیم که بعد از ترجمه به واسطه دانش کافی بتواند ایرادات ترجمه را قبل از انتشار بگیرد و با تعامل با مترجم این ایرادات حل شود.
- معمولاً در نمایشگاهی که 50 درصد تخفیف میدهد، قیمت روی جلد بالاتر از قیمت واقعی است و کتابهایی با ترجمههای پُر از ایراد و ویراستاری نشده، ارائه میکنند. اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نباید به چنین ناشرانی مجوز برگزاری نمایشگاه ارائه کند.
- در بعض موارد، ویراستار متوجه برخی اشتباهات در کتاب میشود؛ اما به لحاظ تکنیکهای داستانی اجازه ندارد آن را حذف کند. مثال: در ویرایش، کمترین و سطحیترین کار ویراستار اصلاح غلط املایی است. در داستاننویسی زاویهدیدی داریم به اسم زاویهدید نامهنگاری. در این زاویهدید، قسمتی از داستان در نام? شخصیت داستانی پیش میرود. حالا در نظر بگیرید در داستان در جایی که زاویهدیدش نامهنگاری است، بهجای «طاقت» نوشته باشند «طاغت»! اینجا ویراستار نباید غلط املایی را برطرف کند؛ چون همین غلط املایی بخشی از شخصیتپردازی محسوب میشود و بیان میکند که سواد این شخصیت در این حد است.
- مترجم کتاب «جزء و کل» با گلایه از دخالتها دولتی گفت: وقتی در نمایشگاه کتاب اعلام میکنند که ویراستار کسی است که در پنج کتاب بیشتر از فلان درصد سهم داشته باشد؛ این یعنی دخالت. بنده 50 سال است که ویراستارم و خیلی علاقهمندم این دستگاهی که شما ساختهاید را ببینم تا متوجه شوم که به چه شکل کار میکند. تسلط دولت بر همه چیز و اینکه چه کسی ویراستار است و چه کسی نیست؛ اتفاق وحشتناکی است و من اطلاع دارم که چنین نگاهی در هیچ کجای دنیا وجود ندارد و نیست.
- ترجمهای که سرشار از پاورقی و پینوشت است، باید کاملاً ویراسته و به حد اعلی یکدست و ساختمان کلمات در آن هماهنگ باشد.
- آثاری که سالها قبل، ویرایش شده، دوباره باید ویرایش شود.
- لازم است که هم در متن ترجمه و هم در اثر تالیفی ویرایش صورت بگیرد اما مشکل ما در ویراستاری مشکل سطحبندی ویراستاران است؛ کتابهای نویسندگان بزرگ هم ویرایش میشود اما این کار توسط ویراستار متبحری انجام میشود.
- عایت قواعد ویرایش یا استانداردهای صفحهآرایی
- ویراستاری علمی روندی است که برای هر کتاب باید اعمال شود. برخی مترجمان کتابهای علمی، حتی اشراف کافی به زبان فارسی هم ندارند. وظیفه ویراستار علمی این است که متوجه شود مفاهیم علمی به درستی منتقل شدهاند.وی با اشاره به تفاوتهای ویراستار علمی و ادبی افزود: اگر بخواهیم از تفاوتهای ویراستار علمی و ویراستار ادبی بگوییم، این است که وظیفه یک ویراستار ادبی تشخیص درست ساختار زبان مبدا است؛ اما ویراستار علمی علاوهبر این موضوع باید به صحت و سقم مطلب و درستی مفاهیم هم توجه کند. اینکه آیا مفاهیمی که در کتاب آورده شده اساسا درست است یا خیر؟
گمینی گفت: یکی دیگر از این معیارها سواد کافی ویراستار و مترجم است. به اعتقاد من مترجمی که کتاب را ترجمه میکند و ویراستاری که آن را ویراستاری میکند، باید توجه داشته باشند که اطلاعات دقیق و بسیاری باید در آن زمینه علمی داشته باشند.
این پژوهشگر تاکید کرد: در سالهای اخیر دوره مترجم حرفهای برای همه زمینهها سر آمده است؛ چراکه یک مترجم نمیتواند در چند حوزه به صورت حرفهای ترجمه کند.
وی با اشاره به لزوم ویراستاری علمی در کتابها گفت: ویراستاری علمی روندی است که برای هر کتاب باید اعمال شود. هر چقدر هم که مترجم اثر فردی متخصص و با سواد در زمینه مورد نظر باشد، باید ویراستاری علمی در متن کتاب انجام شود. اما اگر مترجم در حوزهای که ترجمه میکند اطلاعات کافی نداشته باشد و ترجمهای پر ایراد را تحویل ویراستار دهد، عملا از ویراستار علمی کاری بر نمیآید چراکه ویراستار ترجیح میدهد کتاب را یک بار دیگر ترجمه کند؛ معمولا زمانی یک کتاب علمی ضعیف میشود که این شرایط حاکم باشد.گمینی گفت: در برخی ترجمهها به قدری اشتباه علمی وجود دارد که ویراستار ترجیح میدهد یک بار دیگر خودش اثر را ترجمه کند؛ تا اینکه بخواهد فقط ویراستاری کند. بنابراین در درجه اول تخصص مترجم مهم است و بعد از اینکه مترجم باید مسئول فهمپذیری متن خودش باشد و نمیتواند با این پیش شرط جلو برود که نوشته نویسنده ربطی به مترجم ندارد؛ به اعتقاد من اگر مترجم از موضوعی که ترجمه میکند اطلاعی ندارد بهتر است ترجمه نکند.بعد از این مراحل، وظیفه ویراستاری علمی اشراف بر کتاب اصلی و بعد متن ترجمه شده است.گمینی گفت: ویراستارعلمی باید به فضای بینالمللی دانش خود آگاهی و اشراف داشته باشد تا بتواند راهنمایی دقیقی به مترجم در راستاری انتقال درست مفاهیم بدهد. بخشی از اشتباهاتی که در ترجمه وارد میشود سهوی است و امکان دارد فرد مترجم در حین ترجمه اصلا متوجه آن نشده باشد که طبیعی است و در این شرایط ویراستار باید به وظیفه خود عمل کند. - مشکل ویرایش داستان در ایران، همان مشکل عدم سطحبندی بین ویراستاران است. ما نام ویراستار را هم به کسی که ویرایش صوری یا نمونهخوانی داستان را انجام میدهد اطلاق میکنیم و هم به شخصی که ویراستاری جامع میکند نسبت میدهیم. چون این سطحبندی مشخص نیست نویسنده به اشتباه میافتد و نمیداند کتاب را باید به چه کسی بدهد. امکان ندارد ویراستار کتابی را ویراستاری جامع کند بدون این که ساختار داستان و زاویه دید را بشناسد.
- ترجمه و ویرایش پیوند ناگسستنی با یکدیگر دارند. شتابزدگی در ترجمهها، گستردگی ورود افراد به این حوزه و عدم ویراستار خوب در یک نشر، کیفیت را پایین آورده است.
- از انجمن صنفی ویراستاران و انجمن درستنویسی و ویرایش انتظار میرود که ویرایش را به عنوان یک شغل تعریف کنند.
- اکثر رمانهای معروف جهان متعلق به آمریکاست یا در این کشور منتشر میشود اظهار کرد: ناشران این سرزمین دو مدل ویراستار دارند. ویراستارانی که برای نشریات اصلی آمریکا کار میکنند، یعنی این گونه نیست که فضای ویراستاری از فضای نشر جدا باشد بلکه این ویراستار است که تصمیم میگیرد کتابی منتشر شود یا خیر. البته ویراستار نیز به درجهای از اطلاعات رسیده است که نظرش در زمینهای حرف حق است. مدل دیگر، ویراستاران مستقل هستند که از نویسنده پول دریافت میکنند و کار را ساعتی یا کلمهای ویراست میکنند.
- خارج از ایران و به ویژه متون انگلیسی حداقل سه مبحث در حوزه ویراست وجود دارد. یکی از لحاظ دستوری است که ویراستار به موضوع و شخصیتپردازی اثر کاری ندارد و با توجه به گرامر و قواعد دستوری داستان را ویرایش میکند. در ویراست خطی نیز ویراستار حق ورود به داستان را دارد و نکاتی را به نویسنده گوشزد میکند و در نوع سوم نویسنده یا ویراستار در مرحله آخر باید داستان را دوباره بخواند و ایرادات نهایی را برطرف کند. درواقع تا این اندازه ناشران در چاپ یک اثر حساس هستند. ویراستار اطلاعات بسیاری در زمینه ادبیات کشورش میداند و در مقابل نویسنده نیز باید به او اعتماد کند. نویسنده ترجیح میدهد این ایرادات را ویراستار بیان کند تا این که اصلا اثرش از سوی ناشر پذیرفته نشود.
- این روزها افراد زیادی میگویند که به ویرایش نیاز ندارند و این متن خلاق است و حضور ویراستار خلاقیت نویسنده را میگیرد؛ درست است که با متنی خلاق مواجه هستیم و نویسنده هم باید خلاقیت خود را نشان دهد اما تجربه نشان داده اگر یک نفر ویراستار در کنار نویسنده باشد حداقل بعد از تولید اثر، ما با متن بهتری مواجه میشویم.
- کار ویراستار ویرایش متن و رسا کردن آن است نه تغییر شیوه برخورد مترجم با کلمهها.
- ی، ویرایش و نسخهپردازی(رسمالخط، ضبط اعلام، پانوشت، پی نوشت و...)
- 70، 80 درصد دیگر سیاهمشقهایی است که نویسنده نباید چاپ میکرد، یا اگر ناشر و ویراستار خوبی داشت، نباید منتشر میشد؛ چون این داستانها بحث تازهای درنمیاندازد و شخصیت و نگاهی تازه به ادبیات اضافه نمیکند.
- ویراستار باید با ماهیت زبان آشنا باشد. گاهی ویراستار معنی «سبکدستی» را نفهمیده است، آن را خط زده و نوشته است: «سبکسری». یا مثلاً یکی از ویراستارهای بسیار باسواد و خوب نشر امیرکبیر، «پایدار» را نوشته بود: «پایدار»
- ویراستار یک کتاب علمی باید با ویراستار رمان و داستان کوتاه تفاوت دارد.
- ویراستار باید با مترجم در ارتباط باشد. اینکه ویراستار به صورت مستقل کار خود را انجام دهد و کار او نسخه نهایی اثر باشد، قابل قبول نیست. مثلاً من در کتابی نوشته بودم: «کتابی که روی میز گذاشته شده است، مال من بوده است.»؛ اما ویراستاری که روی این کتاب کار میکرد، هر دو «است» را حذف کرده بود و در پاسخ به اعتراض من هم گفت: «چون دو بار از "است" استفاده شده است، کراهت دارد.» من فوراً از سعدی مثال آوردم که «نگران است که ملکش با دگران است» بعد گفتم چگونه است که در زبان انگلیسی، این همه «is» در جمله به کار میرود، مشکلی ندارد؛ فقط «است» اضافی است و کراهت دارد؟! واقعیت آن است که همه «است»های یک جمله را نمیتوان به قرینه لفظی یا معنایی حذف کرد. با این وجود، من وجود ویراستار را برای هر اثری حتماً ضروری میدانم، اما معتقدم باید میان ویراستار و نویسنده، یا ویراستار و مترجم ارتباط وجود داشته باشد.
- گاه مترجم با وجود مهارت و توانایی زیاد، در یک اصطلاح ساده درمیماند؛ اما ویراستار که گرفتار متن نیست و از بیرون به متن نگاه میکند، عبارتی بهتر و مناسبتر را جایگزین آن میکند و به مترجم کمک میکند. چون بزرگترین مترجمها هم انسان هستند و خطا میکنند، بنابراین یک نقش ویراستار، پیدا کردنِ همین خطاهاست؛ اما نکته بسیار مهم آن است که ویراستار هم باید تخصصی باشد؛ یعنی ویرپاستارِ رمان بریتانیایی باید با ویراستارِ رمان آمریکایی تفاوت داشته باشد. مثلاً من یک کتاب بریتانیایی خواندم که در آن دو دختر با هم حرف میزنند و آخر جملههایشان به هم میگویند: «man». این واژه به معنای «مرد» است، اما در امریکا یعنی «عزیزم». یا آمریکاییها که به همدیگر میگویند: «boy»، اینجا دیگر معنای پسر ندارد.
- نوشتهام: «نویسنده با سبکدستی فلان کار را انجام داده است»؛ بعد دیدهام که ویراستار معنی «سبکدستی» را نفهمیده است، آن را خط زده و نوشته است: «سبکسری». یا مثلاً یکی از ویراستارهای بسیار باسواد و خوب نشر امیرکبیر، «پایدار» را نوشته بود: «پایدار». خُب اینها ناآگاهی از ماهیت زبان است. از سویی این اشکال در زبان مبدأ هم هست و بعدا بهصورت اشتباه در زبان مقصد هم وارد میشود. مثلاً در انگلیسی میگوییم: «a pair of shorts» یا «a pair of glasses»؛ بعد یکی از همکاران ما آن را ترجمه کرده بود: «او رفت به حمام و یک جفت شورت پوشید.» خب ما اصلاً کاری به ترجمه و زبان مبدأ و مقصد نداریم، آیا چنین چیزی در شعور متعارف ممکن است؟ بنابراین توجه به این نکات بسیار مهم است؛ یعنی قرار نیست عین هر چیزی که در زبان مبدأ است، به زبان مقصد منتقل شود؛ بلکه باید معادل بسیار نزدیک به آن انتخاب شود.
- از سویی ویراستار یک کتاب علمی باید با ویراستار رمان و داستان کوتاه تفاوت داشته باشد؛ زیرا تخصصها در ترجمه متفاوت است. مهمتر از همه اما توجه به این نکته است که ویراستار باید با مترجم در ارتباط باشد. اینکه ویراستار به صورت مستقل کار خود را انجام دهد و کار او نسخه نهایی اثر باشد، قابل قبول نیست. مثلاً من در کتابی نوشته بودم: «کتابی که روی میز گذاشته شده است، مال من بوده است.»؛ اما ویراستاری که روی این کتاب کار میکرد، هر دو «است» را حذف کرده بود و در پاسخ به اعتراض من هم گفت: «چون دو بار از "است" استفاده شده است، کراهت دارد.» من فوراً از سعدی مثال آوردم که «نگران است که ملکش با دگران است» بعد گفتم چگونه است که در زبان انگلیسی، این همه «is» در جمله به کار میرود، مشکلی ندارد؛ فقط «است» اضافی است و کراهت دارد؟! واقعیت آن است که همه «است»های یک جمله را نمیتوان به قرینه لفظی یا معنایی حذف کرد. با این وجود، من وجود ویراستار را برای هر اثری حتماً ضروری میدانم، اما معتقدم باید میان ویراستار و نویسنده، یا ویراستار و مترجم ارتباط وجود داشته باشد.
- بهتر است همه کلمات بیگانه، اصلاح شود، رای مثال گاهی در کتابی از واژه «دفترک» جای «بروشور» استفاده شده است؛ در حالی که در همین کتاب از واژههای رزومه، آنلاین و ... استفاده شده است. انتظار این است که واژه دفترک هم به صورت بروشور استفاده میشد. یا معادل آنها هم میآمد.
- عمران صلاحی، سالها همکار شورای عالی ویرایش سازمان صداوسیما بود.
-
ادبیات کودک از حیث طراحی ساده، روان و یکدست است، گاهی در برخی قسمتهای کتاب خط تیرههایی وجود دارد که باید برای مخاطب کودک توضیح داده شود که چیست و این کار ویراستار است.
از این دست مسائل ویرایشی که در فهم مخاطب وقفه ایجاد میکند در کتاب نباید دیده شود. (ویرایش کتاب کودک)
-
در همه جای دنیا، ناشرها سختگیری فراوانی در انتشار اثر دارند. ویراستارهای نشر، به عنوان کسانی که درباره چاپ یا رد یک اثر تصمیم میگیرند و در مورد کیفیت فنی یک اثر نظر میدهند، قدرت فراوانی دارند، درحالی که در انتشارات ایران، ویراستار معادل نمونهخوان است. در کتاب «ویرایش از زبان ویراستاران» خاطرهای از ویراستاری نقل شده که رمان معروف «ناتور دشت» سلینجر را ویراستاری و دو بار رد کرده است.
-
رعایت قواعد ویرایش یا استانداردهای صفحهآرایی
-
این مسایلی که مطرح میکنم شاید بیشتر به ویراستاری کتاب برمیگردد به طور مثال هماهنگی بین برخی واژهها وجود ندارد. در ویرایش کتاب جمع مکسر برخی از واژهها استفاده شده است؛ در جایی تصاویر و در جایی دیگر تصویرها که در یک کتاب مهم باید واژهها یکدست استفاده شود و نشان میدهد که هماهنگی وجود ندارد. امروزه برخی از کلمات بیشتر با علامت جمع الف و نون است که شکاکان در کتاب شکاکیون آمده است و یا اینکه امروزه متاخرین به کار نمیبرند و بیشتر متاخران میگویند. یک واژه با دو عبارت به کار رفته است؛ هندسه غیر اقلیدسی و در برخی جاها هندسه نااقلیدستی آمده است مگر این دو با هم فرق میکنند.
-
باید توجه داشت رعایت این موارد و استفاده صحیح از کلمهها بر عهده مترجم است نه ویراستار. کار ویراستار ویرایش متن و رسا کردن آن است نه تغییر شیوه برخورد مترجم با کلمهها و این سهلانگاری نسبت به ساختار زبان فارسی
-
دلیل چاپ ترجمههای مبتدل، عمدتا ناشرانی هستند که خیلی سریع، بهشکل انبوه، درنهایت شلختگی و با ترجمه خیلی بد کتاب چاپ میکنند. مترجمانی که با زبان مبدا و مقصد آشنایی ابتدایی ندارند، از ویراستار و سرویراستار استفاده نمیکنند، ترجمههای مخدوشی ارائه میدهند که ذائقه خواننده را پایین میآورند؛ تا جایی که افراد به خواندن فارسیِ غلط، عادت میکنند. پیش از این، چنین روندی را در زیرنویس فیلمهایی دیده میشد که گویی با استفاده از گوگل ترنسلیت ترجمه شده بودند. ترجمههایِ ضعیف و اشتباه باعث میشود مردم فارسی را اشتباه بشنوند و ساختار اشتباه متن بر اثر تکرار، اصلا توی ذوق نمیخورد. چیزهایی در تورق برخی کتابها میبینیم که عجیب است؛ برای مثال مترجم جملههایی نوشته که خود، متوجه معنای آنها نشده است. این آسیبی است که به سختی گریبانگیر نشر ما شده.
-
امامی در ادامه به مشکلاتی که در ترجمه کتابهای کودک وجود دارد اشاره کرد و گفت: در ترجمههایی که در گذشته انجام میشد در ویراستاری اثر و سازگاری با فرهنگ ایرانی دقت میشد، اما امروزه کمتر توجهی به این موضوعات میشود و کتابها بدون ویرایش منتشر میشود. علاوه براین شاهد شکستهنویسی به لهجه تهرانی در کتابهای کودک هستیم درحالیکه در کتابهای کودک و نوجوان نباید از شکستهنویسی استفاده شود و ناشران هم توجهی به این موضوع نمیکنند.
کودک رنجور دیروز، پزشک حاذق امروز
زندگی نامه خواندنی دکتر مهرداد صلاحی
از خواندنش لذت می برید:
http://www.isfahanziba.ir/content/کودک-رنجور-دیروز،-پزشک-حاذق-امروز
کارگاه مقاله نویسی و روش تحقیق در علوم انسانی برگزار میشود.
جلسه نخست شامل بررسی موانع ذاتی و آموزشی زبان فارسی و مشکلات به کارگیری آن در امر نوشتن، دوری ذهنیت زبان گفتار با زبان نوشتار، به حداقل رساندن فاصله میان ذهن با زبان است.
جلسه دوم نیز دربردارنده بررسی خاستگاه ذهن در مقوله نوشتن، مهارت های پرورش خاستگاه ذهن، توصیف و گزارش، جزئی نگری، مقایسه تطبیق است.
جلسه سوم شامل الگوها و ساختارهای زیربنایی مقاله نویسی: روزنگاشت، خاطره نگاشت، شرح حال نویسی، سفرنامه نویسی است. جلسه چهارم نیز دربردارنده شیوه های معرفی کتاب، بررسی، نقد، خلاصه کتاب است.
جلسه پنجم شامل گام هایی به سوی مقاله نویسی، انتخاب موضوع، مفهوم یابی و تشخیص موضوع در منابع، شیوه های فیش نویسی است. جلسه ششم نیز به تجزیه و تحلیل فیش نویسی، ادغام و ترکیب فیش ها، پاراگراف نویسی و چگونگی تدوین پاراگراف ها با یکدیگر است.
جلسه هفتم دربردارنده مأخذشناسی و منبع یابی، اهمیت منابع، منابع دست اول و منابع دست دوم، فرق میان منابع معتبر، مرجع و دست اول با یکدیگر است. جلسه هشتم نیز به کارگاه عملی مقاله نویسی، ویرایش و نسخه پردازی(رسم الخط، ضبط اعلام، پانوشت، پی نوشت و...) می پردازد.
http://www.ibna.ir/images/upload/0476/images/58114dc5-afaf-4329-9d7c-ab80ba0ea513.jpg
اگر در روند ویرایش و آمادهسازی کتاب «عزیز کرده» دقت میشد، اثر با کیفیت بسیار بهتر و چشمگیرتری به دست مخاطب میرسید.
اولین اشکالی که مخاطب در مواجهه با کتاب با آن دست به گریبان میشود، طرز صحیح خواندن نام کتاب است. نام کتاب «عزیز کرده» است و در اولین برخورد مشخص نیست که این نام را باید به شکل «عزیز کُرده» بخوانیم یا «عزیز کَرده».
ایرادات املایی در عناوین سرفصل های کتاب وجود دارد.
کلمه گنجشک در فصل اول کتاب(تولد گنجشک ها) به دو صورت گنجشک و گنجشگ آمده است که «گ» غلط است:
تازه اقدس خانم او را در دبیرستان امیرکبیر ثبت نام کرده بود که بچهها در کلاس از قفس گنجشگهایشان میگفتند. به غلامرضا گفت: پسرخاله پولهام رو جمع کردم منو میبری گنجشک بخرم؟» (27)
این کتاب زندگینامه شهید حسن تاجوک، فرمانده گردان مسلم ابن عقیل ملایر و فرمانده طرح و عملیات لشکر انصارالحسین (ع) همدان است.
انتشارات صریر